دلهای ما خون است !از داغ مِنا و حجاج اش که در روزِ قربان ،قربانی شدند.
چنان داغی بر دلِ ما گذاشتند درحالی که ما را بیدارتر از همیشه خواهند یافت...!
قُل جاءَ الحق و زَهَقَ الباطل...باطل رفتنی است...
مومنان دیدار حق را لبیک گفتند و رفتند به بهترین مکان و روسیاهیش ماند به زغالِ آلِ سعود ِنگون بخت که قبری به بزرگی همه خاندانش کَند.
برای نابودی اش دعا کنید.
-حجاج بی حال افتاده بودند و نفس های اخرشان بود و ثانیه های آخر بود ... آنها می دیدند و کمک نمی کردند،می دیدند و آبی ندادند، میدیدند و نگذاشتند حداقل پزشکان کشورهای خودشان کمک کنند و نگذاشتند...آنها فقط گور خودشان را کندند و آتش جهنمشان را شعله ورتر کردند.
-چرا درهای خروج اضطراری رابستند؟
-چرا هلی کوپترهای کنترل کننده کاری نکردند؟
-چرا موبایلهایی که از حادثه فیلم گرفته بودند را جمع کردند؟
-چرا در آنجا شرته های ورزیده و آماده به خدمت نگذاشتند؟
-چرا سربازی که از حاجیان فیلم گرفته بود،بعد از اتمام ضبطش گذاشت و رفت؟
.
.
هنوز کینه ای از امامم علی(ع) و رهبرم سیدعلی در سینه ات هست و مطمئن باش حسادتت تو را خواهد کشت ...
سلام
ازاین پس دراین جبهه وبلاگ نویسی را ادامه میدهم...
منو در بهتر شدن وبلاگ شهداییم یاری کنید.
بسم الله...