خــبری در راه استـــ...
پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ب.ظ
می توانست به نامحرم نگاه کند اما چشم فرو بست!
گاهی نگاهی برای اینکه بی ادبی نشود...باز به خودش سخت می گرفت...وشیطان نیز او را در منگنه وجدان قرار می داد...
میدانست گاهی شکست می خورد ...خودش را تنبیه می کرد
اما به خودش امیدواری میداد...آفرین الان میتونستی نگاه کنی به خاطره خدا ،به خاطره خودت نگاه نکردی...آفرین.
گاهی خسته می شد باخودش میگفت: خب چه اشکالی داره مگه من نگاهم منظور داره؟خودش هم جواب میداد: والله نه...
دنبال دلیل محکمتری در وجودش میگشت:اها پیدایش کردم...سوره نور...یه دلیله دیگه ...همونی که دوس داری یه روزی ببینیش دلیل همه ی ندیدن های توئه....
آروم شد...
عایا حتما باید چیزی حرام باشد تا ما از آن دست بکشیم؟؟
عایا حتما باید بما همه چی را بگویند...همه چیه همه چی را!!!؟اون وقت نمیشویم قوم بنی اسرائیل...
۹۵/۰۴/۰۳